کتاب خوان ها

بلاگ کتاب خوان ها برای معرفی کتاب های روز دنیا به شما برای پیشرفت و ساخت ایده های زیبای ماست

کتاب خوان ها

بلاگ کتاب خوان ها برای معرفی کتاب های روز دنیا به شما برای پیشرفت و ساخت ایده های زیبای ماست

کتاب BOOK LOVERS اثر Emily Henry

داستان های عاشقانه شهرهای کوچک جزء اصلی رمان های عاشقانه و تلویزیونی هستند و بسیاری از آنها از الگوی خاصی پیروی می کنند. این داستان‌ها اغلب سلسله مراتب ضمنی خاصی از انتخاب‌های سبک زندگی را بیان می‌کنند: همه چیز در مورد رد ارزش‌های شهر بزرگ و بازگشت به زندگی در مقیاس کوچک‌تر و آهسته‌تر است. بهترین کتاب‌ها را از فروشگاه دانلود کتاب e-bookfa دانلود کنید.

در سخت‌ترین نسخه‌های این داستان، شهرهای کوچک پناهگاه‌هایی برای نجات پناهندگان شهر سوخته و خسته هستند. توسعه املاک و مستغلات باید همیشه به نفع حفظ و جذابیت تاریخی کنار گذاشته شود. و زنانی که حرفه‌ای هستند و نوع A اغلب دو انتخاب دارند: موهای خود را پایین بیاورند و برخی از جاه‌طلبی‌های خود را کنار بگذارند یا برای شریک زندگی خود رها شوند.

دوستداران کتاب نوشته امیلی هنری هم ادای احترام و هم حذف این شکل فرهنگی توسط ستاره ای در ساحل تابستانی است. عاشقانه بازیگوش و هوشمندانه معاصر او - سومین او - در بسیاری از فرضیات پیرامون شهرهای کوچک در فرهنگ عامه حفر می کند.

"عدم نمایش" یک ماجراجویی در داستان سرایی عاشقانه است
بررسی کتاب
"عدم نمایش" یک ماجراجویی در داستان سرایی عاشقانه است
برای شروع، هر دو نفر از سرنخ های آن از جانبازان شهر نیویورک سوار یا بمیرند. نورا استفنز، قهرمان و راوی عاشقان کتاب، نوعی زن رانده است که معمولاً زمانی که یک مرد برجسته به مراتع سرسبز می رود، پشت سر می گذارد، که بیش از یک بار برای او اتفاق افتاده است.

دیر برای ملاقات با چارلی لاسترا، یک ویراستار سخت کوش در خرید کتاب با لمس میداس، نورا "مرتب" - "عامل ادبی آراسته، در حال خواندن دست نوشته ها از بالای پلوتن خود" - دوباره در حال رها شدن توسط مردی است که در حال نقل مکان به یک شهر کوچک، و به سختی در مورد این طرح کلیشه ای فکر می کنم:

[T] به همین دلیل است که من برای این جلسه ناهار دیر می دوم. چون زندگی من همینه ترانه ای که بر روزهای من حکومت می کند. کهن الگویی که جزئیات من بر آن سوار شده است. من آدم شهر هستم نه کسی که با کشاورز گرم ملاقات می کند. یکی دیگر.

ناهار بد شروع می شود و بدتر می شود. از آنجایی که نورا زندگی را در قالب داستانی پردازش می کند، از نظر او، "اگر من کهن الگوی شهر باشم، او چماق خفن، غیرقابل چشم پوشی در لجن است. او بدجنس پرخاشگر، اسکار گروچ، هیثکلیف در پرده دوم است. ، بدترین قسمت های آقای نایتلی."

دو سال بعد، این رنجش همچنان باقی است. چارلی بداخلاق و سختگیر، دشمن ادبی نورا است، مردی که یک بار در طول زندگی، یکی از بهترین موفقیت‌های مشتری‌اش را توهین کرد و رد کرد. اما زمانی که نورا و چارلی هر دو در یک شهر کوچک به طور همزمان فرود می آیند، عصبانیت باعث جذابیت می شود.

اولین مشاهده یک شوک و یک تصادف است. نورا در حال بررسی پسر ناز در صف قهوه است. او برمی گردد، و آقای نایتلی بدخلق اوست. او سعی می کند فرار کند.

چند جلسه بعد، واضح است که رقابت سطحی آنها شباهت ها و شیمی را پنهان می کند. نورا و چارلی جاه‌طلبی‌ها و اولویت‌های یکسانی دارند، احساس می‌کنند غریبه‌اند و مهم‌تر از همه، هر دو به خانواده بسیار وفادار هستند. اگرچه نویسنده مورد علاقه‌اش او را به یک کوسه تشبیه می‌کند (تا حدی وحشتناک)، اما نورا بیشتر آن دندان‌های تیز را در خدمت عزیزان و مشتریان بیرون می‌کشد.

نورا (که نامش را از نورا افرون، نورا افرون، هنرپیشه کمدی رمانتیک فقید گرفته است) که در محل کار سخت‌گیر است، تعهد عمیقی به نگهبانی خواهر کوچک‌ترش دارد - از زمان مرگ مادرشان زمانی که نورا در کالج بود. و این باعث می شود که هر دو زن به مدت یک ماه در شهر کوچک سان شاین فالز، درست خارج از اشویل، نی سی.

لیبی به شدت باردار قبل از تولد سومین فرزندش هوس استراحت و زمان دور از مسئولیت - و آپارتمان تنگش در شهر نیویورک - دارد، و هیجان زده است که خود را در کتاب داستان زندگی شهری کوچکی غوطه ور کند که یک بار در یک زندگی آن را مشهور کرد، حتی اگر شهر روزهای بهتری را به خود دیده است.

لیبی فهرستی از تجربیات ابداع می کند که او و نورا باید برای دستیابی به حداکثر اثر "رمان عاشقانه در شهر کوچک" تکمیل کنند: پوشیدن فلانل، رفتن حداقل دو قرار ملاقات با مردم محلی، و صرفه جویی در یک تجارت محلی آنها را به نسخه های آرام تری تبدیل می کند. از خودشان نورای حامی و وفادار بدون اعتراض با هم بازی می کند.

اما به جای نمک زمین، چارلی و نورا فقط به یکدیگر چشم دارند. البته یه چیزی هم هست در حالی که نورا و لیبی برای استراحت و ماجراجویی در آبشار آفتاب هستند، چارلی از سر ناچاری آنجاست.

اگرچه چارلی در شهر زیبای کارولینای شمالی به دنیا آمد و بزرگ شد، اما به دلایلی که بعداً در رمان فاش شد، هرگز در آنجا احساس پذیرش نکرد. او فقط برای حمایت از کتابفروشی خانوادگی بازگشته است در حالی که مادرش از پدرش که سکته کرده مراقبت می کند.

این مسئولیت بلندمدت بالقوه، آینده آنها را به عنوان یک زوج به خطر می اندازد - یا دوباره نورا را پشت سر می گذارد. بنابراین، در حالی که همه چیز به سرعت گرم می شود، انرژی "آیا آنها را خواهند کرد یا نخواهند کرد" باقی می ماند.

این یکی از جنبه های رمان است که کمی کشدار به نظر می رسید. با توجه به اینکه چارلی و نورا با هم هماهنگ و باهوش هستند، برایم سخت بود که باور کنم آنها نمی توانند راهی برای کنار هم بودن در حالی که هنوز از خانواده خود حمایت می کنند بیابند.

با این وجود، داستان چند لایه است و چالش های خانوادگی شخصیت ها پیچیده است. با بازی کردن و واژگون کردن آشکار تروپ عاشقانهes و کهن الگوهایی مانند زن شهر بزرگ با قدرت بالا که خانواده خود و قدرت تأیید کننده زندگی در زندگی در شهر کوچک را نادیده می گیرد، این رمان یک مراقبه کمدی روشنگر درباره عشق، خانواده و رفتن به راه خود را ارائه می دهد.

کارول وی بل، یک دونده کند و خواننده سریع، منتقد فرهنگی و محقق ارتباطات است که بر رسانه، سیاست و هویت تمرکز دارد. می توانید او را در توییتر پیدا کنید
منبع: npr.org